آیا تا به حال صبح به کافه رفتهاید و از دیدن افراد زیادی که در یک لحظه، قهوههای متعددی سفارش دادهاند، مبهوت شدهاید؟ حال تصور کنید که یک باریستا باید به همه آنها سرویس دهد. اگر صفی در پشت در وجود داشته باشد، صدها سفارش و اینکه حداقل 10 دقیقه وقت داشته باشید تا همه این سفارشات را آماده کنید، چه حسی خواهید داشت؟
شما به استاد ریاضی ذهنی تبدیل میشوید
اگر فکر میکنید که در مدرسه در درس ریاضی خوب نبودید، باریستا شدن در یک کافه با ظرفیت بالا، این طرز تفکر را تغییر خواهد داد.
فعالیت به عنوان یک باریستا، کاری فراتر از تهیه قهوه است. کافههای شلوغ به چندین باریستا نیاز دارند تا برخی از روزها یکی از آنها به مرخصی برود و به دستهای زخمیاش استراحت بدهد. همچین فضای زیادی در اطراف دستگاه وجود دارد و زمانی که یکی از باریستاها از آن استفاده نمیکند( قهوه و یا کف شیر تهیه نمیکند) فرصت ایستادن پشت دخل را دارد.
بله، شما با صدها مشتری در هر ساعت مواجه میشوید. و این معاملات با هر اصلاحی، تغییر می کنند (به شما قول می دهم، تغییراتی وجود خواهد داشت). یا باید آن را سریع یاد بگیرید یا اینکه به شستن ظروف مشغول شوید.
همه این کدها را ببینید؟ آنها PLU یا Price Look Up نامیده میشوند. اگر چه برخی از کافهها از این سیستم ها دور شدهاند، اما بسیاری هنوز از آنها استفاده میکنند. اما اگر شخصی بخواهد یک سفارش را تغییر دهد چه؟ خب، شما فقط کافیست 5 یا 6 کد را تغییر دهید. این کار آسانتر از جمع زدن در ذهنتان است. قیمت را وارد کنید و دکمه نقدی را فشار دهید. فکر میکنید از پس ریاضی برنمی آیید؟ خب، بهترین کار این است که از همین جا شروع کنید.
دست هایتان کمی زبر به نظر میآیند
کافئین باعث اتفاقات عجیبی برای انسان میشود ، مصرف بیش از حد آن باعث لرزش بدن و عصبانیت نسبت به دیگران شده و شما را مجبور میکند زودتر از آنچه فکر میکنید به دستشویی بروید. اما شما قهوه را مصرف نمیکنید بلکه برای دیگران درست میکنید. به عنوان یک باریستا، درست کردن صدها قهوه در روز، باعث ایجاد عوارضی دیگر در شما خواهد شد.
اولین چیزی که باید بدانید این است که کافئین، دی هیترات (کاهش دهنده آب) است. تماس طولانی مدت با آن باعث پوسته پوسته، خشک و زخم شدن دستها میشود و حتی ممکن است زخمهایی ایجاد شوند که خونریزی داشته باشند ( در شرایطی با حجم زیاد (15-20 کیلوگرم +/ در روز).
این امر باعث عادت خوردن ناخن میشود، اما باریستاها، قهوه زیادی مینوشند. گاهی اوقات فراموش میکنیم که هر قهوهای که توسط ما تهیه میشود صرفا برای نوشیدن خود ما نیست و این یعنی ما یک تا ده اسپرسو را قبل از باز کردن کافه، می نوشیم.
دستهای خشک، نشانه کار و تجربه است. شبیه بسیاری از سرآشپزها، باریستاها نیز پینه را تجربه میکنند اما بر خلاف سرآشپزها، آنها تنها با محصولی کار میکنند که آب را به خود جذب میکند و میتواند در برخی زمان ها دردآور نیز باشد.
چند وظیفهای بودن در اینجا، معنی کاملا جدیدی پیدا می کند
بسیاری از مردم بر این باوراند که شما فقط پشت دستگاه هستید و یک کار خاص را انجام میدهید: کف دار کردن شیر، اضافه کردن مقداری قهوه و… البته بعضی وقت ها، اینگونه هم هست.
اما زمانهای دیگری هم هست که به یک فاصله 30 ثانیه ای بین شروع و پایان عصاره گیری، به عنوان فرصتی برای انجام چند کار نگاه می کنید. تا زمان اتمام این شات، شما میتوانید به چندین مشتری سرویس دهید، پیچرهای شیر مورد نیاز برای سفارش شان را پر کنید، بخار زنید، قیف روی آسیاب را که خالی شده است، مجددا پر کنید، کتری را برای گرم کردن آب، برای سفارش فیلتری، روشن کنید. همه این کارها را قبل از برگشتن به سمت پیچر شیر باید انجام دهید، شیر بخار را قطع کنید، آن را خالی کنید و در نهایت اسپرسو را به پایان برسانید.
حالا این کار را بدون وقفه، برای یک ساعت تکرار کنید، آنگاه آنچه انتظار میرود را درک خواهید کرد.
اکثر مردم ساعت 8 یا 9 صبح، کار خود را شروع میکنند و به این معنی است که شما با دو موج سرویس، مواجه خواهید شد. این بدان معناست که چند صد نفر، قهوه و صبحانه خود را همین الان میخواهند. دقیقا همین الان و 5 دقیقه تاخیر، اصلا خوب نیست.
از آنچه تصور می کنید، سرگرم کننده تر خواهد بود
کار کردن در یک کافه فوق العاده شلوغ، قطعا کار سختی است.
شما بهترین و بدترین دوستان باریستای خود را میبینید زیرا مثل روح کار میکنید تا صبح هر کسی را خیلی بهتر کنید. با این حال، با این همه استرس، شما می توانید همراه با رقص دانههای کافئینی قهوه، شیر و اسپرسوهای آزاد، برقصید. بعضی از دوستانم به کافه ای که در آن کار می کنم، بیشتر وفادار هستند و در مورد قهوه و به طور کلی چیزهای زیادی در مورد زندگی به من آموختند.
حتی ممکن است عاشق شوید. چیزی شبیه یک شور و اشتیاق مشترک برای شروع یک داستان عاشقانه وجود ندارد، درسته؟ (چه کسی بهتر از یک باریستا میتواند عادت های یک باریستای دیگر را درک کند؟)
همکارانی که در صنعت قهوه هستند، دوستان خوبی برای یکدیگر میباشند، به خصوص اگر در یک هفته، چندین هزار قهوه درست کنند. یکدیگر را غالبا با بیرحمی اذیت میکنید. من و جیسون، با یکدیگر کار می کنیم و او به من اجازه می دهد تا از او عکس بگیرم اما با شرایط خودش. دقیق تر نگاه کنید تا بفهمید منظور من چیست.
بیشتر از همه، شور و شوق شما برای قهوه باعث میشود تا با روسترها و حتی کشاورزانی که قهوه تولید میکنند، ارتباط برقرار کنید. اما چگونه؟ این ارتباط را میتوانید با صحبت کردن با یک روستر، درخواست ملاقات یک روستری، و تنظیم زمان های پیگیری، ایجاد کنید.
به دنبال یک قهوه جدید هستید؟ گوگل جایی است که میتوانید از آن استفاده کنید و ببینید که آنها صفحه فیسبوک یا اینستاگرام دارند یا خیر. به ما اعتماد کنید، آنها دوست دارند که از آن صفحات با شما در ارتباط باشند. حتی ممکن است برای یک دورهمی با آنها دعوت شوید.
برخی از مردم فکر میکنند که باریستا ها، یک قدم جلوتر از خدمات دهندگان مک دونالد هستند. برخی دیگر فکر می کنند که باریستا ها، خدا و الهه قهوه هستند، مالک رازهای کافئین هستند که تنها مرگ میتواند از دانستنی های آنها پرده بردارد احتمالا توصیف دوم را بیشتر دوست خواهیم داشت، اما واقعیت این است که تجربه باعث میشود که به یک باریستا با ظرفیت بالا تبدیل شوید. این امر دردناک، استرس زا و فوق العاده سرگرم کننده است.
Great blog you have here.. It’s difficult to find quality writing like yours nowadays.
I seriously appreciate people like you! Take care!!